.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گيلاني ها به جهان عمودي نگاه مي کنند
وی از کساني است که بيش از سه دهه وقت خود را صرف شناخت فرهنگ ايرانيان کرده و تاکنون به نتايج بسيار ارزنده اي رسيده است. او به خوبي با زبان فارسي آشنا است و از زماني که رساله دکتراي مردم شناسي خودش را درباره گيلان تهيه ...
گيلاني ها به جهان عمودي نگاه مي کنند

فرهنگ غني و سابقه هزاران ساله ايران، طي سال هاي متمادي و اعصار مختلف، محققان بي شماري را جذب اين مرز و بوم کرده است که حاصل آن کتب متعدد تاريخي و ايران شناسي است، که مورخين و مستشرقين به رشته تحرير درآورده اند و امروزه حتي براي ايرانياني که به دنبال تحقيقات دقيق ايران شناسي هستند مورد توجه قرار گرفته و از منابع معتبر محسوب مي شوند.
يکي از ايران شناسان غيرايراني که به نوبه خود تحقيقات قابل توجهي را در رابطه با فرهنگ و تاريخ ايران انجام داده «دکتر کريستيان برومبرژه» رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران است.
دکتر «کريستيان برومبرژه» رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران، رئيس سابق شوراي ميراث مردم شناسي فرانسه و عضو ارشد انجمن دانشگاهيان فرانسه که مجر ب ترين و برجسته ترين اساتيد فرانسه در اين موسسه عضويت دارند، يکي از کساني است که بيش از سه دهه وقت خود را صرف شناخت فرهنگ ايرانيان کرده و تاکنون به نتايج بسيار ارزنده اي رسيده است. او به خوبي با زبان فارسي آشنا است و از زماني که رساله دکتراي مردم شناسي خودش را درباره گيلان تهيه کرده است، تحقيقات زيادي نيز در اين حوزه انجام داده است.


تحقیقات رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در باره گیلان و گیلانی‌ها

به نظر من، گيلان يک منطقه خاص است و من درباره موضوعات مختلفي از جمله خويشاوندي، ازدواج، تقسيم بندي بر حسب جنسيت، معماري سنتي، فنون کشاورزي و دامداري، فرهنگ عامه، تاريخ شفاهي، غذاهاي محلي، جوک و لطيفه هاي گيلان و حتي نهضت جنگل به رهبري ميرزا کوچک خان، که تنها قيام روستايي موفق در عصر مدرن بود، تحقيق کرده ام.

رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران
گيلاني ها به جهان عمودي نگاه مي کنند
فرهنگ غني و سابقه هزاران ساله ايران، طي سال هاي متمادي و اعصار مختلف، محققان بي شماري را جذب اين مرز و بوم کرده است که حاصل آن کتب متعدد تاريخي و ايران شناسي است، که مورخين و مستشرقين به رشته تحرير درآورده اند و امروزه حتي براي ايرانياني که به دنبال تحقيقات دقيق ايران شناسي هستند مورد توجه قرار گرفته و از منابع معتبر محسوب مي شوند. يکي از ايران شناسان غيرايراني که به نوبه خود تحقيقات قابل توجهي را در رابطه با فرهنگ و تاريخ ايران انجام داده «دکتر کريستيان برومبرژه» رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران است. دکتر «کريستيان برومبرژه» رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران، رئيس سابق شوراي ميراث مردم شناسي فرانسه و عضو ارشد انجمن دانشگاهيان فرانسه که مجر ب ترين و برجسته ترين اساتيد فرانسه در اين موسسه عضويت دارند، يکي از کساني است که بيش از سه دهه وقت خود را صرف شناخت فرهنگ ايرانيان کرده و تاکنون به نتايج بسيار ارزنده اي رسيده است. او به خوبي با زبان فارسي آشنا است و از زماني که رساله دکتراي مردم شناسي خودش را درباره گيلان تهيه کرده است، تحقيقات زيادي نيز در اين حوزه انجام داده است. در حاشيه همايش هفتاد سال مردم شناسي ايران، که در کرمان برگزار شد با وي در گفت وگويي کوتاه از چگونگي علت حضورش در ايران و نتايج 34 سال تحقيقاتش در گيلان جويا شديم. آنچه در پي مي آيد حاصل اين گفت وگو است.

***

جناب آقاي «برومبرژه» در ابتدا بفرماييد از چه زمان با ايران آشنا شديد؟

پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي ام در دانشگاه سوربن، براي پايان نامه دکتراي مردم شناسي به دنبال موضوعي مناسب مي گشتم. در اين زمان يک روز به کلاس استاد «رودن سون» که تخصص اش اسلام شناسي بود رفتم و به آن علاقه مند شدم. پس از آن ابتدا مدتي به فراگيري زبان «گز» که زبان مردمان جنوب عربستان و اتيوپي بود، پرداختم و تصميم داشتم در جزيره «سوکوترا» مشغول تحقيق شوم. ولي به دلايلي از اين کار منصرف شدم. در اين زمان، من در يک دبيرستان ادبيات فرانسه، زبان يوناني و لاتين تدريس مي کردم و يک روز مطلع شدم در موزه مردم شناسي فرانسه، بخشي به نام ايران گشايش يافته است. از آنجايي که رشته تحصيلم مردم شناسي بود، براي بازديد و آشنايي با اين بخش جديد به آنجا رفتم و با ايران آشنا و به آن علاقه مند شدم.

به نظر مي رسد بخش اعظمي از تحقيقات ايران شناسي شما درباره استان گيلان است، چرا از بين تمام جاذبه ها و موضوعات مختلف ايران شناسي شما به اين استان علاقه مند شديد؟

تقريباً حدود سي وچهار سال پيش که من پس از آشنايي با ايران در فرانسه، تصميم گرفتم روي موضوع ايران شناسي تحقيق کنم، بيشتر مردم شناسان در مورد عشاير ايران تحقيق مي کردند ولي من از همان ابتدا گيلان را براي تحقيقاتم انتخاب کردم و طي اين سال ها به جز يک وقفه ده ساله پس از انقلاب به طور مداوم درباره اين منطقه مشغول تحقيق بودم و در حال حاضر، چند ماه در سال به دشت گيلان نزديک کياشهر مي روم و نزد خانواده اي روستايي که خودم را عضوي از آنها مي دانم، زندگي و تحقيق مي کنم.

در رابطه با چه موضوعاتي در گيلان تحقيق کرده ايد؟

به نظر من، گيلان يک منطقه خاص است و من درباره موضوعات مختلفي از جمله خويشاوندي، ازدواج، تقسيم بندي بر حسب جنسيت، معماري سنتي، فنون کشاورزي و دامداري، فرهنگ عامه، تاريخ شفاهي، غذاهاي محلي، جوک و لطيفه هاي گيلان و حتي نهضت جنگل به رهبري ميرزا کوچک خان، که تنها قيام روستايي موفق در عصر مدرن بود، تحقيق کرده ام.

و در اين ميان کدام موضوع برايتان جالب تر بود؟

رابطه فنون با فرهنگ مردم يک منطقه. يکي از تحقيقاتي که من در گيلان انجام دادم و مي توان آن را به تمام جوامع تعميم داد، رابطه فنون با فرهنگ اين جامعه يا کشف فرهنگ يک جامعه از وراي مشاغل و فنون است که براي من بسيار جالب بود.

در اين تحقيق شما به چه نکاتي از گيلان پي برديد؟

نتايج خيلي جالب هستند، چرا که تمام فنون کاربردي مردم گيلان رابطه اي دقيق با روحيات و فرهنگ آنها دارد. نوع خانه ها، معماري سنتي، آشپزي، تقسيم کار و... در گيلان به خوبي روحيات مردم گيلان را نمايش مي دهند، که من کوشيده ام تمام آنها را بررسي کنم.

مي شود به نمونه هايي از آن اشاره کنيد؟

بله، از تقسيم بندي کارها بين زن و مرد در گيلان شروع مي کنيم. همان طور که مي دانيد در تمام دنيا، کارهاي زنان روستايي معمولاً با دست، بدن و ابزاري ساده و ابتدايي انجام شده و مردان با ابزار سخت و خشن مثل گاوآهن، تبر يا بيل کار مي کنند ولي در گيلان در چند مورد خاص مي بينيم که زنان از ابزارهاي پيچيده و مشکل استفاده مي کنند که بايد اصولاً مورد استفاده مردان باشد. مثلاً با چرخ کوزه گري که با پا کار مي کند براي خودشان «نيم کار» که هاوني سفالي است مي سازند يا زنان تالشي از تبر که وسيله اي کاملاً مردانه است استفاده مي کنند. حال آنکه همين زنان همزمان کارهاي خاص زنان را در کنار اين مشاغل به نحو احسن انجام مي دهند.

علتش چيست؟

علتش روحيه و فرهنگ اين منطقه است که در آن مقام زن نسبت به ساير نقاط خاورميانه بالاتر است.


نوع تقسيم بندي کار در گيلان چگونه است؟

به طور سنتي نوع تقسيم بندي کار در گيلان قومي است. مثلاً مردان گيلاني به برنج کاري و نوقان داري، مردان تالشي و گالشي به پرورش گوسفند، بز و گاو، کردهاي گيلان به پرورش گاوميش و خلخالي ها به ماهيگيري مي پردازند، ولي زماني که خانواده اي وضع مالي خوبي نداشته يا مثلاً خلخالي ها هنوز به گيلان نيامده بودند، زنان کارهاي آنها را انجام مي دادند.

آيا نوع شغل هم با فرهنگ يک جامعه ارتباط مستقيم دارد؟

دقيقاً، به طور کلي تمام جوامع يا شباني هستند يا کشاورزي. جوامع شباني يا چوپاني، جوامعي فرمانده هستند و نگاه آنها به دنيا نيز نگاهي فرمانروايي است ولي در جوامع کشاورزي، به دليل همنشيني با گل و گياه، روحيه افراد لطيف و همراه با ملايمت است. البته بعضي اوقات نمادهايي در فنون، تاثيرات فرهنگي دارند.

چه نمادهايي در فنون وجود دارد؟

در جوامع مختلف نمادها فرق دارند، مثلاً آتش يک نماد و يک اسطوره است. در دوران هايي از تاريخ فقط افراد خاصي با آتش کار مي کردند و حق استفاده از آن را داشتند و مردم هم به آنها احترام مي گذاشتند، بنابراين مي بينيم مثلاً در اين دوران مردم به آهنگران خيلي احترام مي گذارند و اين افراد داراي جايگاه اجتماعي خاصي هستند. فنون يک جامعه بخشي از تاريخ يک منطقه است، مثلاً در گيلان مي بينيم در قرن 19 ميلادي يک سري صنايع و فنون از غرب به اين منطقه آورده شده و زندگي مردم را تحت تاثير قرار داده است و به ما نشان مي دهد که گيلاني ها مردم برون گرا هستند، با سايرين راحت ارتباط برقرار کرده و کارهايشان را ياد مي گيرند.

به جز اين فنون و مشاغل روي چه فنوني در گيلان تحقيق کرده ايد؟

به جز فنون و مشاغل، معماري گيلان و فنون آن براي من بسيار جالب بود. معماري مخصوصاً معماري سنتي گيلان خيلي جالب است. البته براي شناخت فرهنگ يک جامعه بايد تمام فنون آن جامعه را بررسي کرد. مثلاً در گيلان مي بينيم سقف ها بلند و فضاها اغلب عمودي هستند. علت اين امر نه فقط براي زيبايي و سازگاري با شرايط آب و هوايي منطقه است بلکه به ما نشان مي دهد فضا براي مردم گيلان عمودي و رو به بالا است. در صورتي که در تمام ايران، فضا براي مردم افقي است. همين روحيه و فکر را مي توانيم در مقايسه برنج خشک کردن در دشت گيلان و در منطقه دلتاي سفيدرود ببينيم. در دشت گيلان دسته هاي برنج را براي خشک کردن به تيرک هايي از سقف آويزان کرده و در پايين آن آتش روشن مي کنند، در صورتي که در دلتاي سفيدرود سقف ها کوتاه بوده و شلتوک را بر کالوي (نوعي ظرف ساخته شده از تپاله) مي ريزند آن را روي طبقاتي افقي قرار داده و با آتش زدن پوسته هاي برنج (قل) آن را دود مي دهند و خشک مي کنند. مقايسه نوع معماري و نوع خشک کردن برنج نيز در اين موارد به ما ديد افراد به دنيا را نشان مي دهد، بعضي اوقات حتي فنون مي توانند باعث ايجاد ساختارهاي اجتماعي و تعيين راهکارهاي اقتصادي شوند.

چگونه؟

گاهي يک شغل به دليل انحصاري بودن يا استفاده از وسيله اي که همه به آن نياز دارند مي تواند يک جايگاه مهم و کاربردي براي دارنده آن ايجاد کند. مثلاً در يک روستا کسي که «آبدنگ» يا آسياب آبي که براي پوست کندن و سفيد کردن برنج است داشته، به دليل انحصاري بودن و نياز همه افراد به آن، ارباب يا خان منطقه مي شده است و همه به دليل نيازشان به او وابسته مي شده اند و اصولاً اين وسايل مهم همواره در تملک اشخاص بانفوذ قرار مي گرفته است.

يکي از انواع فنون مورد بررسي شما در گيلان، آشپزي اين منطقه بوده، آيا اين فن هم در فرهنگ مردم گيلان تاثير داشته است؟

دقيقاً، توجه و بررسي مواد اوليه و مزه هاي آشپزي يک منطقه متاثر از فرهنگ منطقه است. مثلاً مردم گيلان غذاهاي ترش و سبز را بيشتر دوست دارند يا برنج زياد مصرف مي کنند.

چرا؟

به دليل مواد و توليداتي که در گيلان است. در واقع توليد ارتباط مستقيمي با مصرف دارد و به دليل وجود سبزيجات و برنج فراوان مي بينيم که مردم در اغلب غذاهايشان از اين مواد استفاده مي کنند. نوع غذا خوردن و آشپزي مي تواند وضعيت اقتصادي و معيشتي يک خانواده يا جامعه را به ما نشان دهد. مثلاً کساني که پول دار و داراي وضعيت اقتصادي خوبي هستند، اغلب غذاهاي گرم و چرب دوست دارند و معمولاً چاق هستند و کساني که در وضعيت اقتصادي خوبي نيستند اغلب غذاهاي سرد و سبک مي خورند.

چرا فنون اين قدر در فرهنگ مردم تاثير مي گذارد؟

يک جامعه براي زنده بودن بايد کار کند و بدون کار در واقع مرده است. پس بررسي توليد و مصرف و فنون آنها در يک جامعه مي تواند به خوبي فرهنگ آن جامعه را به ما نشان دهد.

آيا تحقيقات شما فقط در رابطه با گيلان بوده است؟

خير، تحقيقات من در رابطه با گيلان خيلي وسيع بوده و بخش اعظمي از تحقيقات مرا شکل مي دهد. ولي تمام پژوهش هاي من منحصر به گيلان نمي شود از جمله اينکه من ده سال راجع به فوتبال تحقيق کرده ام و حاصل آن را در 4 جلد کتاب به زبان فرانسوي به رشته تحرير درآوردم و بخش هايي از آن تاکنون به زبان هاي انگليسي، ايتاليايي، اسپانيايي، يوناني و لهستاني هم ترجمه شده و شامل مباحث مختلفي در رابطه با فوتبال و تماشاچيان، تضاد دو تيم و... است. همچنين تحقيقات زيادي در رابطه با تمدن هاي مديترانه اي انجام داده ام و در حال حاضر مشغول تهيه کتابي جامع و کامل با موضوع «مو» و به خصوص جايگاه مو در فرهنگ هاي مختلف از امريکا تا آسيا هستم.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 9 تير 1386
با سلام.اي كاش اين پژوهش ها را خود شمالي ها هم انجام مي دادند تا با فرهنگ غني شمال آشنا مي شدند

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.091 seconds.